جهت مشاهده وبلاگ رسمی من و مطالعه مطالب مفید اینحا را کلیک کنید
جهت مشاهده وبسایت من و خدمات و بخش‌های آن اینحا را کلیک کنید

تو صدایم می کنی

هرشب .. وقتی که چشم هایم را بسته ام صدایم می کنی . آرام در گوشم نجوا می کنی ..

دلم فشرده میشود و قلبم تپش می کند .. گرم می شود گونه هایم . در گوشم می گویی ..

که چه قدر دوستت دارم . چه قدر "دوستت دارم"

در گوشم نامم را صدا می کنی و من دوباره غسل تعمید داده میشوم و انگار کنار گوشهایم ..

اذان می گویند و اقامه ..

و از نو نامگذاری می شوم و تو این نام را انتخاب می کنی ..

جشمانم که بسته است و صدای تو آرامش جانم می شود و وقتی چشمانم را باز می کنم ..

جز هوای سرد اتاق و تنهایی ..

و صدایی که خش جانم شده ..

چیزی نصیبم نمی شود .

شاید نباید چشم ها را باز کرد 

۱ لایک
۰۹ مهر ۰۱:۱۳ ماه زده

وای چه قشنگ

نظر لطفته. از نوشته‌های قدیمی من است . دیگه این قلم رو ندارم متاسفانه . استعدادم کور شد

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هر چیزی که از ذهنم رد می شود ... اثری در این وبلاگ می گذارد ..
از اینکه بی منت مرا دنبال می کنید ... و این اثرات ذهن پریشان را مطالعه می کنید ..
سپاسگذارم ...
#شاید باید عاشق بود
پرونده
دل نوشته ها (۱)
روز نوشته ها (۵)
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان